شالوده و تمام گزارش روزنامه همشهري پيرامون انتصاب مذکور برگرفته و متکي به اطلاعات جعلي، تحريف شده، اتهام و اخبار تکذيب شده و دروغ است که اين مساله شکايت رسمي و پيگيري ويژه سازمان ميراث فرهنگي تا حصول نتيجه و اعلام به افکار عمومي را در پي خواهد داشت.
اما نظر به انتشار گزارش مغرضانه و آلوده به بغضهاي سياسي در روزنامه همشهري، ذکر نکاتي خطاب به ايشان و افکار عمومي ضرورت دارد:
1) مايه بسي خرسندي است که گردانندگان روزنامه همشهري به تبعيت از يک جريان سياسي فاقد پايگاه مردمي به مخالفت و زيرسوال بردن انتصاب اخير مبادرت ورزيده است. چه جنس واکنش هاي مشابه و تشنگان و وابستگان به قدرت و ثروت، مهر تاييد و نشان متقني از تصميم صحيح رياست محترم جمهوري در انتصاب مذکور است.
2) مايه بسي شکرگزاري است که گردانندگان روزنامه همشهري و مخالفان دولت، به علت پاکدستي خادمان ملت و تلاش شبانه روزي ايشان که الحمدالله مقبول مردم نيز واقع شده، ناچار به استناد به دروغهاي خودساخته براي تخريب دولت هستند. ما امتياز و نعمت بزرگ اعتماد مردم به خادمان ملت که طي سالهاي اخير به دست آمده را بر ديده منت گذاشته و نيک ميدانيم که به توفيق الهي و در سايه توجهات وليعصر (عج) تلاش مغرضان همچون پنجه به ديوار کشيدن ميماند.
3) اما همانگونه که ذکر شد، بخش عمدهاي از مطلب منتشره در روزنامه همشهري برگرفته از اطلاعات دروغي است که پيش از اين بارها تکذيب شده است.
اما اين که چرا گردانندگان روزنامه مذکور، منافقوار از اخبار ساختگي براي پيشبرد اهداف خود استفاده ميکنند، روشن نيست. شايد اتخاذ چنين رويهاي به تبعيت از فردي است که پيش از اين خود را در محک انتخابات قرار داده و از مردم پاسخ منفي دريافت کرده است. فردي که با شوک سياسي وارده به خود هنوز هم در محافل خصوصي و عمومي زشتترين اتهامات را به مسوولان کشور وارد کرده که البته مستندات آن نيز براي رسيدگي در اختيار مقامات قضايي قرار گرفته است.
4) اما اي کاش روزنامه همشهري پا را از استناد غير اخلاقي به دروغ براي تخريب دولت فراتر نميگذاشت. تلختر آن که روزنامه مذکور در پايان کذبيات خود، اصولگرايان را به درگيري و تفرقه فراخوانده است.
5) اما در پايان بد نيست چند کلام و توصيه نيز به فردي داشته باشيم که با وجود گرفتن جواب رد از سوي مردم و در حالي که با مرحمت و ملاحظاتي، بيش از دوره معمول نيز به مسووليت خود انتصاب داشته و همچنان در تقلا براي حضور در صحنه است.
برادر ارجمند! اگرچه پذيرش واقعيت تلخ و سخت است اما در ادبيات و رفتارشناسي سياسي، عدم توفيق جنابعالي در انتخابات سالهاي گذشته، در حکم پايان و تغيير شکل حضور شما در صحنه سياسي است.
اين موضوعي است که پيش از اين و در مورد اشخاص ديگر بارها تجربه و تکرار شده است. اما اين که جنابعالي طي سالهاي اخير با خريد و اجاره دهها سايت، خبرگزاري، روزنامه، هفتهنامه، مجله و ... و تزريق هنگفت منابع مالي به بخشهاي مختلف به دنبال تحميل حضور خود در صحنه سياسي کشور هستيد، جاي سوال و تعجب دارد.
از اين رو به جنابعالي و مشاوران شما توصيه ميشود با اصلاح استراتژي خود، منابع و امکانات بيتالمال را که در اختيار داريد به جاي هزينه در هياهوي سياسي و شهرتطلبي، صرف محل اصلي خود يعني کار و خدمت به مردم کنيد تا مردم به شما نيز اعتماد کرده و لياقت خدمت به ايشان را کسب کنيد.
انتهای پیام/